••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

مطالب ادبی

 شاه جهانگیر و انار کالی

سلطان اکبر پادشاه سلسله گورکانی ( گورکانی نام سلسله ای از شاهان مغول است که از سال ۱۵۲۶ میلادی با پادشاهی بابر که یکی از نوادگان تیمور لنگ بود , آغاز شد. پس از سقوط تیموریان در ایران با قدرت گرفتن صفویه, بازماندگان آنها به شبه قاره هند رفته و سلسله ای را تشکیل دادند که قریب به ۳۳۰ سال بر شبه قاره حکومت کرده و در سال ۱۸۵۷ میلادی توسط انگلیسی ها منقرض شد. هرچند با حمله نادر شاه افشار در سال ۱۷۳۹, زمینه انقراض این سلسله فراهم شده بود) و همسرش ملکه جودا بعد از سالها خواهش به درگاه خداوند, در سال ۱۵۶۹ میلادی صاحب پسری می شوند و او را سلیم ( نورالدین سلیم جهانگیر) نام می نهند.هنگامیکه سلطان اکبر میبیند که سلیم در این قصر چیزی به جز عیش و مستی یاد نمیگیرد, او را به خارج از شهر می فرستد. شاهزاده سلیم پس از سالها آموزش حالا که به جنگاوری لایق جوانی شایسته تبدیل گشته به قصر باز می گردد و همه منتظر وی هستند. تمام دختران دربار آرزوی دیدارش را دارند و رویای همسری وی را در سر میپرورانند در حالیکه سلیم به عشق انارکلی رقاصه دربار مبتلا می گردد.در ابتدا آنها رابطه ای محتاطانه دارند چرا که از فرق بینشان خیلی خوب باخبرند. اما قدرت عشق فراتر می رود و راز آنها آشکار شده و سبب پیدایش شکافی عظیم بین پدر و پسر می شود.سلطان اکبر از هیچ کاری برای دور کردن این دو از یکدیگر فروگذار نمی ماند, اما عشق آنها هر لحظه بیشتر جان می گیرد. سلطان اکبر, با زندانی کردن انار کلی سعی در دور کردن او از شاهزاده سلیم دارد ولی شاهزاده سلیم , با آگاهی از محل اختفای انارکلی او را آزاد می کند…..سلطان اکبر در نهایت تصمیم به قتل انارکلی میگرد و لذا او را ربوده و در چاهی مدفون می کنند ( زنده به گور می کنند ) و بدین ترتیب انارکلی میمیرد… شاهزاده سلیم به خاطر علاقه زیادش به انارکلی شعر زیر را در حسرت دیدار او می سراید و بر روی قبر وی حک می کند و در زیر نام شاعر را «سلیم مجنون» می گذارد :….

تا قیامت شکر گویم کردگار خویش را….

آه گر من باز بینم روئی یار خویش را….

پس از ۶ سال یعنی در سال ۱۶۰۵ میلادی, سلطان اکبر می میرد و شاهزاده سلیم به پادشاهی می رسد و به نام جهانگیر فرمانروا و پادشاه سلسله گورکانی در هند می شود. او تصمیم میگیرد که برای انارکلی مقبره ای بسازد , لذا با کمک معماران ایرانی , آرامگاهی زیبا در لاهور ساخته می شود.جهانگیر بعد از مرگ انارکلی با یک ایرانی به نام مهرالنسا ( نور جهان ) که نوه یکی از درباریان شاه طهماسب صفوی بوده و پدرش به نام اعتمادادوله در دربار سلطان اکبر منصبی داشت, ازدواج می کند.نورجهان به خاطر زیبایی خویش, جهانگیر را سخت شیفته خود می نماید , طوری که نقشی تعیین کننده در دربار پیدا می نماید و باعث نفوذ بسیاری از ایرانیان به دربار سلطانی گورکانی می شود.برادر نورجهان به نام آصف خان , در دربار جهانگیر , وزیر اعظم می شود و دختر وی به نام ارجمند بانو بیگم ( که بعد ها ممتاز محل نام می گیرد ), همسر پسر جهانگیر به نام شاهزاده خرم ( که بعدها شاه جهان نام می گیرد) می شود….بعدها که شاهزاده خرم به پادشاهی می رسد, پس از مرگ همسرش ( ارجمند بانو یا همان ممتاز محل ) , بنای معروف تاج محل را به یاد وی در مدت ۱۷ سال و با کمک معماران اصفهانی و با ترکیبی از معماری ایرانی – مغولی می سازد.آرامگاه انارکلی در لاهور, با قدرت گرفتن سیک ها در هند, تبدیل به معبد سیکها شده و با حضور انگلیسی ها و تصرف لاهور , با تغییر نمای آن در سال ۱۸۵۱ به کلیسا تبدیل می شود. در سال ۱۸۹۱ مقبره انارکلی تبدیل به اداره ای می شود … و هم اکنون به صورت آرامگاه , میزبان گردشگران است.



 

+ نوشته شده در پنج شنبه 30 ارديبهشت 1400برچسب:مطالب ادبی,شاهزاده سلیم,شاه جهانگیر,کلی,کاری,رقصنده,عاشقانه های جهان,عاشقانه های ایرانی,سلسله گورکانی, ساعت 11:44 توسط آزاده یاسینی